5 ماهگی ، 5امین سفر ،دریا کنار
پسرکم دارم سعی میکنم خاطراتت رو بصورت مصور! برات بایگانی کنم
انشالله این یکی وبلاگت بدون مشکل بمونه و عکسات هم حفظ بشه و مامان
سارا هم تنبلی نکنه زودتر به روز بشیم تا بهتر بتونم وقایع رو با جزئیات برات نقل کنم.
همینقدر بدون خیلی دوست دارم و با نگاه کردن بهت کلی انرژی مثبت میگیرم، شیرین کاریات که دیگه نگوووووووووو
و اما
ادامه مطلب رو از دست ندید!!!!!!
در ادامه سفرنامه آقا رادین : 5 ماه و 10 روزه بودن که به پنجمین سفر که دومین سفر به شمال هم بود تشریف بردن!
دسته جمعی با مامان بزرگ و آقا جون وخاله صبا و دائی شهرام اینا
اینم عکساش
پسرک با مامان و بابا کنار ساحل
ستی خانم
عاشق این عکس هنریتم خاله جون که عمو رضا انداخته!
اینجا هم آماده شده بودید برید ساحل گردی تویه شب با عمو سعید و ستایش !
اینم عکسی که من و بابا رضا خیلی دوسش داریم و خونه مامان بزرگ هم زدن رو شاسی رو دیوارشون ،هر وقت بهت میگفتن رادین کو نشونش میدادی!